بسم الله الرحمن الرحیم


این اولین پست منه...
امیدوارم خوشتون بیاد.

راه های متفاوتی برای ابراز علاقه وجود دارد ، برخی با «دادن گل و هدیه» و گفتن «حرف های دلنشین» و بعضی دیگر هم با «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» . ولی داستان كوتاهی را براتون میگم كه یكی از زیباترین راه های ابراز علاقه را نشان می دهد :
راهی متفاوت برای ابراز عشق و علاقه
یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند...یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود.

شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرأت کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد، در همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرارکرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند...
حتماً شما حالا شروع می كنید به محکوم کردن مرد. اما می دانید مرد در لحظه های آخر زندگی اش چی فریاد می زد؟
شاید حدس بزنید كه از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!..ولی اصلاً اینگونه نیست...
آخرین حرف مرد این بود:
عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی. از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود. همه زیست شناسان میدانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار میکند .
مردتو اون لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جونش پیش مرگ همسرش شد و او را نجات داد. این یكی از صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه های بیان عشق و علاقه بود .
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط سید علی برقعی
آخرین مطالب